اختراع اینترنت
اینترنت آنقدر وسیع و بیشکل است که سیستم کاری آن را به سختی میتوان تصور کرد. ادیسون و اختراع لامپ؛ تصور کردنش سخت نیست.
تجسم کردن لامپ به عنوان وسیله ای که هر روز میبینید؛ میتوانید آن را دستتان بگیرید و از هر زاویهای بررسی کنید راحت است.
اینترنت کاملا برعکس است.
همه جا هست؛ کمی مثل روح: با اشغال پیکسلهای مانیتور، برای نشان دادن سایتها، نرمافزارها و ایمیل شما، حضورش را نشان میدهد،
اما خودش جای دیگری است. این قابلیت اینترنت باعث میشود تا خیلی پیچیده به نظر برسد.
مطمئنا چیزی که همه جا وجود دارد از لحاظ فنی باید پیچیدگیهایی داشته باشد.
اما اینترنت اساسا پیچیده نیست و کلید موفقیتش همین سادگی است.
مخترعان اینترنت از سراسر دنیا آمده بودند.
از جاهایی Cyclades شبکه کامپیوتری دولتی فرانسه، آزمایشگاه ملی فیزیک انگلستان، دانشگاه هاوایی و Xerox.
اما پشتیبان تحقیقاتی این پروژه که هزینههای گزاف آن را تأمین میکرد بازوی پژوهشی وزارت دفاع آمریکا بود، یعن آژانس پروژههای تحقیقات
پیشرفته (ARPA) – که بعدها نام خود را به آژانس پروژههای تحقیقات پیشرفته دفاعی (DARPA) تغییر داد.
در واقع اینطور بگوییم بهتر است: بدون آرپا، اینترنتی هم وجود نداشت.
آرپا به عنوان یک موسسه نظامی، انگیزه خاص نظامی برای ایجاد اینترنت داشت:
راهی برای رساندن محاسبات به خط مقدم. در سال ۱۹۶۹، آرپا یک شبکه کامپیوتری به نام آرپانت ایجاد کرد که رایانههای بزرگ در دانشگاهها،
سازمانهای دولتی، و پیمانکاران دفاعی در سراسر کشور را به همدیگر مرتبط میساخت.
آرپانت سریع رشد کرد، و تا اواسط دهه ۷۰ میلادی شامل نزدیک به ۶۰ گره میشد.
اما آرپانت یک مشکل داشت: آرپانت سیار نبود! کامپیوترهای آرپانت در مقایسه با نمونههای استاندارد امروز غولپیکر بود و روی خطوط
ثابت کار میکرد.
این برای پژوهشگران پشت ترمینالهایشان در مثلا کمبریج خوب بود، اما چندان به درد سربازان در جبهه نبرد نمیخورد. رویای آرپانت
این بود که حتی هر ماشین و بمبافکنی گره ای در شبکهای بیسیم باشد متصل به شبکه دیگری از هزاران رایانه قدرتمند دورتر که با
قدرت محاسباتی خود، اتحاد جماهیر شوروی و متحدانش را شکست دهد. اینترنت آن را محقق ساخت.
تبدیل کردن این رویا به واقعیت مستلزم انجام دادن دو مورد بود:
اول ایجاد شبکهای بیسیم که میتواند بستههای داده را به روش رادیویی و یا ماهوارهای در ابعاد گسترده منتقل کند.
در مرحله دوم، اتصال شبکههای بیسیم به شبکه سیمی آرپانت؛ به این ترتیب که رایانههای بزرگ چند میلیون دلاری بتوانند به سربازان در
نبرد خدمت کنند. «ارتباط شبکه» یا Internetworking نامی است که دانشمندان به آن دادند.
ارتباط شبکه همان مشکلی است که اینترنت برای حل آن اختراع شد.
ارتباط کامپیوتر با کامپیوتری دیگر –شبکهسازی – به اندازهٔ کافی سخت بود.
اما ایجاد ارتباط بین این شبکهها با هم -ارتباط شبکه- مشکلات کاملا جدیدی ایجاد کرد.
به این دلیل که شبکهها زبان هم را نمیفهمیدند.
تلاش برای انتقال داده از یکی به دیگری مثل نوشتن نامه به زبان چینی است برای کسی که فقط مجارستانی بلد است.
در واکنش به این مشکل، معماران اینترنت نوعی زبان دیجیتال طراحی دادند: زبانی مشترک که امکان میداد داده در هر شبکهای جابجا شود.
در سال ۱۹۷۴، دو پژوهشگر آرپا به نام رابرت کان و وینت سرف طرح اولیهای منتشر کردند.
«یک پروتکل ساده اما بسیار منعطف»: یک مجموعه قوانین جهانی برای شیوهٔ برقراری ارتباط کامپیوترها.
این قوانین از طرفی باید آنقدر سختگیرانه میبود که بشود از صحت انتقال دادهها اطمینان داشت.
از طرفی باید آنقدر آزاد میبود که انواع روشهای مختلف انتقال داده ممکن باشد.
به گفته وینت سرف، باید فکر آینده را هم کرد.
نمیشد پروتکل را برای دورهٔ خاصی نوشت؛ به این دلیل که خیلی زود منسوخ میشد.
ارتش نوآوری را ادامه میداد و ساخت شبکهها و تکنولوژی متوقف نمیشد.
این پروتکل باید میتوانست «بین انبوهی از شبکههای متنوع و متفاوت و حتی ناسازگار» کار کند. این ویژگی نه تنها سیستم را در برابر گذر زمان بیمه میکرد، بلکه بهطور بالقوه نامحدود میساخت.
در نهایت، این قوانین به زبان میانجی اینترنت تبدیل شد. اما در ابتدا، باید اجرا، بهینه سازی و تست میشدند – بارها و بارها و بارها. هیچ چیز بدیهی دربارهٔ ساختن اینترنت وجود نداشت. حتی در میان سازندگانش مانند یک ایده مضحک بود. اینترنت یک آسمان خراش بود که تا آن زمان هیچکس ندیده بود.
در تابستان ۱۹۷۶، اینترنت راه اندازی شد و شروع به کار کرد.
اگر در ۲۷ اوت ۱۹۷۶ در باغ روسوتی قدم میزدید، چنین صحنهای میدیدید: هفت مرد و یک زن پشت یک میز؛ مردها در حال پرسه زدن دور ترمینال کامپیوتر و زن در حال تایپ کردن. چند کابل از ترمینال تا محوطهٔ پارکینگ میرفت و داخل یک ون بزرگ خاکستری ناپدید میشد.
داخل ون دستگاههایی بود که کلمات تایپ شده در ترمینال را به بستههای داده تبدیل میکرد. سپس آنتن روی سقف ماشین این بستهها را در قالب سیگنال رادیویی انتقال میداد. این سیگنال از طریق هوا به یک تکرارکننده در بالای یکی از کوههای اطراف میرسید، و در آنجا مجددا تقویت و ارسال میشد. با این زور اضافه، امواج میتوانست تا پارک منلو برسد؛ و آنتنی روی سقف یک ساختمان اداری آن را دریافت میکرد.
و اینجا بود که جادوی واقعی آغاز میشد. در داخل ساختمان اداری، بستههای ورودی بدون وقفه از یک شبکه وارد شبکهٔ دیگری میشد: از شبکه رادیویی به آرپانت. برای این پرش، بسته دستخوش یک دگردیسی ظریف میشد. باید بدون تغییر در محتوا، قالب بسته داده تغییر میکرد. آب را در نظر بگیرید؛ میتوان آن را به بخار، مایع یا یخ تبدیل کرد، اما ترکیب شیمیاییاش تغییری نمیکند.
اما انعطافپذیری مورد نیاز اینترنت بهطور وجود نداشت و باید مهندسی میشد. بستههایی که قبلا فقط در قالب موج رادیویی وجود داشت، با دگردیسی به بستههای الکترونیکی داخل سیم تبدیل میشد. اما با وجود این تحول، محتوای داده بدون تغییر حفظ میشد. و به این شکل داده میتوانست پنج هزار کیلومتر تا کامپیوتر دیگری در بوستون برود و عینا همان پیام را منتقل کند. و اینترنت به کار افتاد.
با گذشت زمان، خاطره روسوتی کمرنگ شد. نیلسون خودش هم این را فراموش کرده بود تا زمانی که یک خبرنگار با او تماس گرفت و دربارهٔ تولد اینترنت سوالهایی پرسید. تا سال ۱۹۹۶، آمریکاییها در چترومهای AOL گپ میزدن، در GeoCities صفحههای زشت و سوهان روح میساختند. اینترنت ریشهٔ نظامیاش را کنار زده بود و عمومی شده بود، و مردم داشتند نسبت به خاستگاه آن کنجکاو میشدند. بنابراین نیلسون گزارشهای قدیمی دربارهٔ شروع کار اینترنت را از فایلهایش خارج کرد.
آنچه اینترنت را اینقدر مهم کرد، همان ویژگی بود که در تابستان آن سال در روسوتی آزمایش شد: انعطافپذیری. چهل سال پیش هزاران کلمه از منطقه شرق به غرب بر انواع رسانه از امواج رادیویی گرفته تا خطوط مسی تلفن منتقل شد. امروز اینترنت مسافتهای بیشتر و دورتری را روی انواع گستردهتری از رسانهها در مینوردد و دادهها در چند میلیثانیه، بین میلیونها دستگاه جابجا میشود.
این فقط یک دستاورد فنی نیست؛ بلکه یک طراحی عمدی است. مهمترین مسئله در شناخت مبدأ اصلی اینترنت این است که این پروژه از ارتش بیرون آمد. پروژه باید به شکلی میبود که شاید روزی برای پیروزی در جنگ مفید باشد. به همین دلیل اینترنت طوری طراحی شده که هر جایی کار کند: چون ارتش آمریکا همه جا هست؛ با ۸۰۰ پایگاه در بیشتر از ۷۰ کشور جهان، صدها کشتی، هزاران هواپیمای جنگی، و دهها هزار وسایل نقلیه زرهپوش. اگر امروز یک گوشی هوشمند در سائو پائولوی برزیل میتواند آهنگی از یک سرور در سنگاپور دانلود کند، به خاطر همان نیاز اولیه بوده است.
اما در آن زمان تصوری از آینده اینترنت وجود نداشت. نیلسون میگوید: «هر کسی که بگوید آن موقع خیال اینترنت امروزی را دیده بوده، کاملاً صادقانه بگویم دروغ میگوید. آنچه برایم از همه چیز نامنتظرهتر بود، این بود که مردم حاضر بودند پول خرج کنند تا خودشان را وارد اینترنت کنند. موج اشتیاق برای حضور در این دنیای جدید.»
اینکه ما اینترنت را به خودی خود یک دنیای واحد در نظر میگیریم، به عنوان جایی که میتوانیم «در» یا «بر» آن باشیم- این هم میراث دان نیلسون و دانشمندان همکارش است. با اتصال یکپارچهٔ شبکههای مختلف با هم، کاری کردند که اینترنت حس یک فضای واحد را داشته باشد. اینترنت از تعداد بسیار زیادی شبکه تشکیل میشود: زمانی که من به وبسایت گوگل میروم، اطلاعاتم قبل از اینکه به گوگل برسد باید از ۱۱ مسیریاب مختلف عبور کند. اما اینترنت خیاطی ماهر است که جای کوک و دوخت را به خوبی پنهان میکند. ما با جهانی بدون حد و مرز روبرو هستیم؛ جایی است که اسمش را گذاشتهایم فضای مجازی. چهل سال پیش، این جهان برای اولین بار در کوهپایههای حومه پالو آلتو به وجود آمد، و از آن زمان هر روزی گسترش یافته است.