چگونگی انتخاب هدفی درست

انتخاب هدف در ابتدا کمی سخت است باید مواردی مختلف را در نظر گرفت تا بتوان به یک هدف مشخص دست یافت.

برای رسیدن به هدف چند مورد را برایتان بازگو می کنم تا با دانستن آن بتوانید هدفی ارزشمند برای خودتان انتخاب کنید.

یادداشت هدف در نظر گرفته شده:

هدفی که در ذهنتان مجسم کردید را بر روی کاغذ نوشته،و بر روی آن هدف تمرکز کنید با این روش هدف در ذهنتان می ماند.

خودتان را باور کنید:

وقتی خودتان چیزی را باور می کنید مطمئن باشید به آن میرسید در یک کلام اعتماد به نفس خود را بالا ببرید و مطمئن باشید به آن هدفی که برای
خود تعیین کردید میرسید.
حتی اگر ان هدف را دوست نداشته باشید.

کمی به هدفتان فکر کنید:

اگر میخواهید هدفی درست انتخاب کنید ،باید روی آن هدف تمرکز کرده وتفکر کنیدتابه آن هدف برسید.

تلاش کنید:

وقتی هدفتان را انتخاب کردید برای رسیدن به آن تلاش کنید، وضمنا صبر را پیشه خود قرار دهید تا نتیجه مطلوبتان را به دست اورید.

 

3 قانون طلایی برای انتخاب هدفی درست

قانون اول: اهرم رنج و لذت

در دوره های مختلف هدفگذاری این سئوال را از دانشجویان می پرسم که آیا مصرف مواد مخدر خوب است یا بد؟
در این حال با تعجب به من نگاه می کنند و با اطمینان می گویند: کار بدی است.در این حین من می گویم کار خوبی است.

زیرا حس خیلی خوبی به  ما می دهد و ما را سرخوش می کند.وآرامشی عجیب به انسان در یک لحظه میدهد.

اما سئوالی که این معما را روشن می سازد این است که برای چه بازه زمانی مناسب است؟

مواد مخدر خوب است اما برای چند روز و بعد از آن مشکلات و مصیبتهای اعتیاد دامان ما را خواهد گرفت.

خوردن شیرینی و غذاهای چرب نیز همینطور می باشد، اما این لذت برای بازه زمانی کوتاهی پایدار خواهد ماند.

پس از آن بیماری های قلبی و دیابت ما را از پا در خواهند آورد.
از آنجایی که مغز ما انسانها بدنبال صرف انرژی کم است.

از راههای میانبر و کوتاه استقبال می کند.
و همیشه بدنبال کسب لذت است.
اما همین لذت و راحت طلبی باعث بروز مشکلات زیاد و عدم پیشرفت ما می شود.

از اینرو در تعیین اهداف نیز باید تمامی جوانب آنرا در نظرباید بگیریم،و در برهه ای رنج هایی را تحمل کنیم تا به گنج تبدیل شوند.

بطور مثال افراد زیادی را دیده‌ام که رنج ورزش را تحمل نکرده و بدنبال قرصی هستند تا در مدت چند روز به اندام مناسب برسند،ولی با شکست
مواجه میشوند.
همانند اهرم زیر گاهی باید از سختی ها و رنج هایی که در مسیر دستیابی به اهداف قرار دارند، استقبال کرد و سپس به لذت موفقیت دست یافت.

قانون دوم: قانون 5 ضربه

فرض کنید وارد یک جنگل شده اید و قصد دارید با تبر یک درخت را قطع کنید اما به هر درخت که می رسید یک ضربه به آن می زنید.
و وقتی می بینید.تلاش شما بیهوده بوده، به سراغ درخت دیگر می روید به این امید که با کمترین تلاش بتوانید آنرا قطع کنید.

پس از مدتی خواهید دید علیرغم صرف انرژی و زمان زیاد نتوانستید موفقیت چندانی کسب کنید و چند درخت معمولی و کوچک را قطع کردید.
در زندگی بسیاری از انسانها چنین اتفاقاتی رخ می دهد و آنها نه بخاطر علاقه خود بلکه بر اساس موفقیت دیگران در یک زمینه خاص، هدف تعیین می کنند.
مثلا در یک برهه ای یک رشته تحصیلی و یا یک زبان خارجی همه گیر می شود اما بسیاری از افراد پس از مدتی از ادامه آن منصرف می شوند
و به زندگی عادی خود باز می گردند.

در اهداف نیز از چنین استراتژی استفاده کنید.

یک هدف که مطابق با خواسته ها و استعدادهای شماست انتخاب کنید و هر روز زمانی را به آناختصاص دهید.
خواهید دید پس از مدتی در آن زمینه به موفقیت های زیادی خواهید رسید و اطرافیان با چنین مهارتی شما را خواهند شناخت.
مثلا به مدت دو سال روزانه 2 ساعت وقت خود را صرف یادگیری زبان و یا مطالعه در یک زمینه مشخص کنید.
پس از مدتی به فردی تبدیل خواهید شد که در آن زمینه حرفی برای گفتن دارید و دیگران می توانند از نظرات شما استفاده کنند.

نقشه ذهنی mind map

یکی از تکنیکهای مورد علاقه من در مشخص نمودن اهداف، استفاده از نقشه ذهنی است.
در این روش با یک برگه و چند مداد رنگی میتوان یک نقشه ذهنی زیبا رسم کرد و اهداف خود را مکتوب کرد.
مزیت مکتوب کردن اهداف این است که وقتی یک هدف در ذهن ما وجود دارد، اجزای آنرا نمی توانیم تشخیص دهیم و بصورت وصفی است
اما اگر آنرا مکتوب کنیم، نواقص و کمبودهای آن مشخص می شود و می توانیم هدف واقع بینانه تری را بنویسیم.
ابتدا برگه ای را بردارید و در وسط آن هدف خود را مشخص کنید.

نقشه ذهنی دقیقه همانند درختی است که شاخه های زیادی به آن متصل هستند.

سپس چند خط بعنوان شاخه های اصلی آن رسم کنید و امکانات و عواملی که دستیابی به هدف به آنها نیاز دارید را بنویسید.
در زیر شاخه های آن میتوانید عواملی که کامل کننده هدف هستند را ذکر کنید و بدین ترتیب شاخه های مختلف را  رسم کنید.
مزیت این روش تمرکز ذهن بر روی هدف و مشخص شدن جوانب هدف است.

قانون سوم: معاینه هدف

آیا راهی برای سنجش و معاینه هدف وجود دارد؟
اگر اکنون از شما سئوال شود که زمان بازنشستگی خود را چگونه تصور می کنید، چه پاسخی خواهید داد؟
بسیاری از افراد خود را در ویلای بزرگ خود تصور می کنند و که در آن به ورزش و استراحت می پردازند.
برخی افراد خود را فرد ثروتمندی تصور می کنند که به موسسات خیریه کمک می کند.
به نظر شما چگونه می توان تشخیص داد که می توانید به چنین اهدافی برسید یا خیر؟

 

از اینرو سئوالات زیر می تواند در شناخت درست مسیر زندگی مفید باشد:

1- آیا می دانم در چه کاری مهارت دارم؟
2- آیا شغل من مطابق علاقه مندی های من است؟
3- آیا در کارم از توانمندی های خود استفاده می کنم؟
4- آیا بواسطه کارم احساس ارزشمند بودن می کنم؟
5- آیا فلسفه خود را از زندگی و موفقیت بنا کرده ام؟
6- آیا برای رسیدن به اهداف حاضرم ریسک کنم؟
7- آیا مقاصد مکتوب دارم؟